آفت کار تخصصی

ساخت وبلاگ

آفت خبررسانی و شبکه های اجتماعی در مواقع بحران که لزوما محدود به پخش شایعه و آمار و راه حلهای دروغین نیست؛ می تواند گریبانگیر قشر متخصص و تحصیل کرده و کارشناس هم باشد. نمونه اش همین که این روزها، با تعداد سرسام آوری خبر درباره ایجاد وبسایت، گروه یا کانال تخصصی برای اطلاع رسانی و نظرات کارشناسانه موثق! پیرامون ویروس کرونا مواجه هستیم. دانشجویان پزشکی فلان دانشگاه، اقتصادخوانده ها با بهمان تخصص، داروسازها، پزشکان، محققان حوزه های علوم سیاسی و اجتماعی و ... که همه ظاهرا وجاهت لازم برای مورد توجه قرار گرفتن به عنوان منبع خبری موثق را هم دارند. از طرفی تعداد چشمگیری هم دکتر داریم که در لایو اینستاگرام یا با کلیپ ها و سخنرانی های ضبط شده در این بازار بزرگ خبری مشارکت می کنند. 

مشکلش کجاست؟ حتما فوایدی دارند و شاید انگیزه های این گروههای جدید هم متنوع باشند. اما فارغ از اینکه در این شرایط بمباران خبری ناموثق!، این سرسام خبری جدید مخاطب کنجکاو را شاید سردرگم کند، یا به مخاطب عام این سیگنال را بدهد که یک منبع دیگر مثل بقیه به خبرپراکنی، اضافه شده که اعتبار و قدرت اثرگذاری جمعی را کاهش می دهد، یک ضعف سیستمی بزرگ هم آشکار میشود؛ ضعف سازماندهی جمعی. ممکن است بگوییم از یک طرف مشکل ضعف اعتماد به سیستم اداری و رسمی فعلی منجر به این وضعیت شده یا اصلا فکر به سازماندهی و وضعیت متمرکز خودش اصل آفت! است و جلوی گردش آزاد اطلاعات را می گیرد. اما آزادی عمل در پژوهش و تحلیل و کار کارشناسی با هرج و مرج در ایجاد رسانه و کانال ارتباطی فرق دارد و اینجاست که هنر سازماندهی و کار سیستمی مشترک آشکار می شود. همان طور که در جاهای دیگر - از جمله سوئیس - می بینیم رسانه های قدرتمندتر، کانال های ارتباطی پرخواننده (نه لزوما دولتی و حکومتی) و یا حتی کمپین های متمرکز بار اطلاع رسانی را بیشتر به دوش می کشند و بقیه هم در اطلاع رسانی های خود به آنها رفرنس می دهند. 

کتاب نسبتا شناخته شده و پرفروشی به نام "23 چیز که درباره کاپیتالیسم به شما نمی گویند" وجود دارد که یک نکته قابل تامل را در نقد کمک های اقتصادی و بشردوستانه به کشورهای فقیر از سوی کشورهای توسعه یافته و سرمایه داری مطرح می کند که شاید محتوای نقدش موضوعیت نداشته باشد اما به نظرم ایده اش قابل تعمیم است. می گوید نشان داده شده که این کمکها در بلندمدت فایده ای نداشته اند و بیشتر منابع را به هدر داده اند؛ چرا که آنچه در این کشورها نیاز است و با این کمکهای مقطعی و جلب توجه های خبری پیرامون آنها حاصل نمی شود، توانایی سازماندهی کارآفرینی جمعی است که تکه های پازل کسب و کار را به هم وصل می کند و توانایی خلق ثروت و دانش جمعی را افزایش می دهد. اینجا هم می توان گفت که این همه اخبار پراکنده و رسانه های کوچکی که مثل قارچ از سوی کارشناسان و متخصصان ایجاد می شوند، شاید منافع پراکنده ای هم برای برخی مخاطبان داشته باشند اما احتمالا منابع فکری زیادی را هم به هدر می دهند. بدون سازماندهی بهتری که توسط خود این دوستان و متخصصان انجام گیرد، هم فکری بهتر برای تبادل نظر بیشتر، کارها و پژوهش های بزرگ تر و مفیدتر، تشخیص نیازها و در صورت امکان، توانایی همکاری با آنها که قدرت اجرایی دارند آنچه راحت از دست میرود زمان است و فرصت های گذشته.

بید و مجنون...
ما را در سایت بید و مجنون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amindehdariana بازدید : 78 تاريخ : سه شنبه 20 اسفند 1398 ساعت: 21:24